پشت خطــے
کاش میشد تلویزیون کلا میرفت به؛ چند سال بعد... ببینیم آخر عاقبتش چی میشه؟ یه زمانی میگفتید بودجه صدا سیما جواب مخارجش رو نمیده..الان که با این آگهی ها و پولی که از فروش فیلمها و مجریهاش! دارید میگیرید چرا دو ریال خرج این سه ریال هاتون نمیکنید بشن پنج ریال؟ دقت کنید در حال حاضر برنامه های پر طرفدار سیما چیه؟ و اما برنامه سازان زحمتکش سیمای جمهوری اسلامی ایران؛ طی چند سال پخش برنامه های طنز اونقدر انتقاد شد که دیگه یا کسی جرات نمیکنه طنز بسازه یا میترسن سیما شون روم به دیوار بد آموزی داشته باشه. --------------------------- به افتخاررسانه ملی با مدیریت مهندس عزت الله یک دقیقه جیییییییییییغ... آقای مهندس دانشمند شدیم دیگه بسه ... همه اینهای که خوندین و خودتون بهتر میدونید از زبان یه مخاطب بود. یا محمد درسته که میگن ؛وبلاگ مجله الکترونیکی است.ولی بعضیها زیادی باورشون شده که خبرنگارن!! اگر میبینید یک دختر داره از چادرش با عشق تعریف میکنه چرا به جای تشویق ده تا کتاب حدیث رو باید ورق بزنید تا آخر طرفو محکوم کنین؟بعد هم بگین فقط چادر مشکی کرپ ساده!!!!یعنی چی؟ مگه همه ی مخلوقات خدا شبیه همن؟ دیگه موقع این حرفها گذشته خواهر من! امروز اگه یه دختر چادری دیدی باید سجده شکر بجا بیاری ......همین! ----------------------------- آقاجان اشتباه گرفتین!!!...اینجا بسیج مسجد محله تون نیست که...!! .با این حرفها و جبهه گیریهای تفرقه انگیز غیر از جنجال به جایی نمیرسید...خب البته جنجال هم تنها حربه ی یه عده عشق خبر نگاریه شاید واقعا دنبال جنجال میگردن.... ..... ما وبلاگ نویسیم ، کار ما تبلیغ است..... برای انسانیت..........برای اخلاق......و برای عشق ...........تبلیغ میکنیم کار همه وبلاگ نویسان یکیست.....فقط روشهاشون با هم فرق میکنه........ما ، وبلاگ نویسان یک تعهد داریم و اون هم سوق دادن اجتماع به سمت کمال و پر رنگ کردن ارزشهاست. تعهد و وظیفه ای که همه ی رسانه ها دارن!!(من واسه این رسانه ملی هم دارم....به موقعش) منظورم از ما، وبلاگ نویسان دینی هم نیست منظورم ماست ، ما ؛همه ی وبلاگ نویسان پ.ن سری اول لینک تکونی هم انجام شد...(خداییش تا حالا دیدین آدم عاقلی لینکدونیشو بتکونه؟) فعلا..... یا محمد نمیدونم علامه مجلسی رو میشناسید یا نه؟ اشتباه نکنید نمیخوام در مورد ازدواج و سادگیشو و مشکلاتش افاضه کنم... مسلما یکی از دلایلش بی برو برگرد رسانه ملّّّّّّیست!(حساب این رسانه ملی رو به موقعش میرسم که خیلی دلم پره) میدونم حرفهام تازه نیست چیزیه که هر روز توی خیابون میبینیم و بهش عادت کردیم...اصلا دیگه اگه یه دختر با سن متجاوز از 18 سال رو با ابروی صاف و آرایش -دخترانه-ندیدید تعجب کنید... بعیده ندونید ارایش دخترونه چیه؟اخه وقتی یه پسر میاد اموزش ارایش به دخترا میده میخواین باور کنم نمیدونین؟ احتمالا ایشون سابقه کار در صافکاری پدرشو داشته...آخه چی بگم دیگه؟ تازه توصیه هم میکنه که تحت هیچ شرایطی بی خیال ارایش نشید: جل الخالق از این همه اطلاعات: نکته: همین کارها رو میکنن که خیلی از داماد ها صبح بعد از عروسی وقتی قیافه واقعی همسرشون رو رویت میکنن ...فرار رو بر قرار ترجیح میدن: اگر دور چشمتان کبودی دارد میتوانید با سایه مگنت این کبودی را به حد اقل برسانید و بعد چشمانتان را آرایش کنید اگه یه روز یه روز یه آقایی محوت شد فکر نکن زیبایی شما اون رو جذب کردهة، بلکه مجذوب اون سایه مگنت و رژ گرونقیمت و پنکک ماکسفاکتورت شده... واما پس نوشتها... 1.ازونجاییکه توفیق پیدا کردیم هر هفته سری به اهل قبور میزنیم دیگه احساس میکنم دنیا از چشمم افتاده...برای آسمانی شدن لحظه شماری میکنم. 7.خونه تکونی که قرار بود انجام بدم هم تمدید شد!!سعادت ما بوده یا شما نمیدونم....:ی به شرط حیات خدمت میرسیم. فاتحه فراموش نشه یا محمد سلام: وقتی یه خبر مث یه سونامی راه می افته و همه چیز رو تحت تاثیر قرار میده چاره ای نیست جز اینکه یه واکنشی بهش نشون بدیم، قبل از اینکه به کبک بودن متهم بشیم!! 8.به هر حال خود جناب وزیر از دید یک روحانی آشنا به مسائل شرعی این حرف رو زده..منها مراجع باید حدود این سئله شرعی رو با توجه به فرهنگ و عرف جامعه بازنگری کنن چاره اش یه حکم ثانویه اس..
پ. ن میخوام لینکد ونی و مسنجرمو بتکونم ،خیلی شلوغ پلوغ شده ...نه؟ دختر خاله:ihjiyjijdk ji;jlif; پ.ن اول یه زیارت قبول تپل به خانوم ناظم عزیزم میگم ایشالا که ما رو دعا کردن!(گرچه که بیماری که سفارش کرده بودم... فاتحه واسه عموی نازنینم فراموش نشه سلام ؛من هنوز زنده ام .اگه این امتحانهای پایان ترم نبود نمیدونم کی قرار بود به زندگی عادی برگردیم ،از دعای دوستان صبر را پیشه کرده ایم و نفس میکشیم.. واما از تشکر که بگذریم بریم سر اصل مطلب؛ مدتی بود دلم میخواست فرصتی پیش می اومد تااین داستان واقعی رو بنویسم فکر نمیکنم دیر شده باشه؛ "عمر(لعنه الله علیه) به همراه تعدادی از انصار و اندکی از مهاجرین به خانه فاطمه آمد و گفت:قسم به آن که جانم در دست اوست یا برای بیعت خارج میشوید و یا خانه را بر سر شما میسوزانم و آتش میزنم"1 دستور ابوبکر برای بیعت گرفتن از علی تبدیل به هجومی دسته جمعی شد که تا ریخ مجبور به ثبت آن شد قرآن را ورق میزنیم: شاید ابوبکر در اواخر حیاتش به یاد همین ایه می افتد که میگوید:آرزو داشتم که خانه فاطمه را نمیگشودم3.... عمر فریاد میزد خانه را با تمام کسانی که در آن است آتش بزنید در حالی که کسی غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین در خانه نبود...!!!!"4 تااینکه لکه ی ننگی بر دامن تاریخ افتاد؛...عمر فاطمه را در پشت در آن قدر فشار داد...تا جنینش سقط شد5 بشنوید از پیامبر؛ 1.شرح ابن ابی الحدید.ص 48 یا محمد
یه زمانی ماهواره داشتیم ..اونقدر غر زدم تا از شرش راحت شدم....باور میکنین الان خودم پشیمون شدم ولی چیزی نمیگم بخاطر اینکه بهمون میگن حزب اللهی..
اگه ماهواره داشته باشی....کامپیوتر داشته باشی....دی وی دی هم داشته باشی....اول از همه کنترل تلویزیون رو میگیری دستت! وقتی کانالها رو دور زدی و نا امید شدی اونوقته که ممکنه به گناه! بیفتی..
سریال جواهری در قصر-بیچاره با وجود گیر های سه پیچ رسانه هامون هنوز هم بسی طرفدار داره-
سریال پرستاران-که خدا رو شکر حالا حالا ها تا کشتن یک یک دکترا و پرستاراش ادامه دارد-
تا اینجا که دست پخت بیگانگان بود...
از انصاف نگذریم ظاهرا مدار صفر درجه هم داره محبوب میشه...(اگه اینم نبود که خیلی آبروریزی میشد)
درصورتی که در طول پخش برنامه های طنز حداقل فایده اش تمدد اعصاب بود واسه خونواده ها که بعد از گذروندن یک روز متشنج با خنده روزشون رو به پایان ببرن .از مسابقات نسبتا پر هیجان و البته تقلیدی مونده چهارتا مسابقه تلفنی و اس ام اسی در به داغون..
به مرگ گرفتن که به تب راضی بشیم...جای خنده خیلی خالیه (به جز سریالهای جذابشون که ادمو از خنده روده بر میکنه)
برنامه های سیاسی که کاملا اختصاص داره به مسائل افغانستان و عراق و فلسطین..
بقیه کشورها رو فقط موقع سفر یادشون می افته!
کافیه یه انتخابات در پیش باشه یا یه راهپیمایی جشن نیکوکاریی... چیزی ،از 1 ماه قبل همه برنامه ها تحت الشعاع قرار میگیرن...بعد هم فکر میکنن اگه اینا نبودن ملت حماسه خلق نمیکردند!
-----------------------------
برای هرکس بد شده باشه بازار مجری های رنگ و وارنگ و کارشناسا که داغ داغه. برنامه سازها که فقط زحمت یه دکور و 7-8 تامجری رو میکشن و میشینن تو اتاق فرمان.....و آی به خورد ملت میدن.
پشت سر هم کارشناس و دکتر و مهندس و باغبون وآشپزو...(سه نقطه روهم خودتون میدونید کدومن ) که دارن سخن پراکنی میکنن.
آدم احساس بی فرهنگی رو میکنه که تحت یه دوره آموزشی فشرده قرار گرفته باشه .
ما که از سیاست های این اقای مهندس سر در نیاوردیم..فقط فهمیدیم به آرشیو علاقه خاصی داره..
تو این مدت قید هر چی برنامه طنز و سرگرم کننده بوده زده....تلویزیون شده یک رسانه تک بعدی...صرفا آموزشی ؛از آموزش آشپزی و چیدمان منزل بگیرید تا اخلاقیات و احکام وروشهای نوین زندگی...
در اینجا دعوت میکنم از کارشناس محترم....!آقای نافذ تا یه گوشمالی کارشناسانه بدن(منتظر مقاله ایشون باشید در هفته آینده)
پ ن:اگه همین روزهای آتی شاهد برنامه ی طنزی بودید ؛به من دعا کنید...
حساب چندتا وبلاگ خبری ارزشمند و البته انگشت شمار مثل نافذ رو بذارید کنار..
بقیه چشون شده؟اینجا رو با میدون جنگ اشتباه گرفتن....امروز یه نفر یه مطلب مینویسه فردا 10 نفر جوابشو میدن ..تا یه مدتی گیس و گیس کشیه تا قائله ختم بشه برن سراغ یکی دیگه..
حالا اینهمه بحث و جنجال سر چی؟ اینکه چرا شما چادرت گل گلیه!! یا جدیدا پای رئیس جمهورا رو کشیدن وسط (یه چیزی تو مایه های بازی یلدایی قدیمشون!)
و اما یه مسئله دیگه دسته بندی وبلاگ نویساست.....به دو دسته:
یک:وبلاگهای دینی
دو:وبلاگهای مزخرف!
چرا میخوایین همه رو شبیه خودتون کنین؟وبلاگ نویس یعنی یک فرد آزاد با رای و نظر شخصی...این جبهه بندی ها چه معنی میده؟
یه عده فکر کردن اگه چهارتا وبلاگ بیشتر از بقیه پاره کردن!......اینجا حق آب و گِل دارن........ وبلاگهاشون میشه آقای وبلاگ . .....یا بعضی ازین وبلاگهای به اصطلاح دینی!شدن آخوند نت ...منبر میرن موعظه میکنن ........محکوم میکنن...توبیخ میکنن......مشت محکمی میکوبن...
دنیای مجازی از دفتر کار شما خیلی بزرگتره!....نت تو مشت شما جا نمیشه......
البته فعلا که تنها راه جذب مخاطبه......حتی میبینیم گاهی وقتها به قیمت توهین و تخریب حاضرن آمارشون رو بالا ببرن....که مثلا آمار نظرات بره روی 300 اگه شده 250 تاش هم فحش باشه!
منظورم از ما ، پارسی بلاگی ها نیست
ایشون از علمای بزرگ شهر و البته کشور ما هستند.
میخوام یه داستان از ایشون واستون بگم(کوتاهه ولی ارزش خوندن داره)
روزی علامه میان خونه...وارد اتاق که میشن میبینن دخترشون (که او هم دختر فاضلی بوده)جلوی آینه ایستاده و داره خودشو نگاه میکنه علامه از حالت و رفتار دخترشون متوجه چیزی میشن که امروزه پدر مادرا بی خیالی طی میکنن!
سریع بر میگردن میرن سر کلاس درسشون، فک کنید میون یه عده طلبه اعلام میکنن: چه کسی قصد ازدواج داره؟!کی حاضره داماد من بشه؟!
همون موقع یکی از طلاب بلند میشه و میگه من قصد ازدواج دارم و چه افتخاری بالاتر از اینکه داماد شما بشم....
هیچی..خلاصه همون شب داماد رو میارن منزل و خطبه رو جاری میکنن و بعد هم عروسی و ...شب وصال...
کیف کردین خداییش؟
میخوام بگم ببینید حیای دخترای قدیم رو...اونقدر با حیا و ساده ان که با یه نگاه به آینه حرفشونو میزدن...!!
اما حالا میتونید دختر و زن رو توی خیابون از هم تشخیص بدین؟دیگه میتونین بگین این دختره ابرو برداشته پس حتما ازدواج کرده؟میتونید از رفتارش به مجرد بودنش پی ببرین؟میتونین کیف یه دختر رو بگردین و آِینه که هیچ یه کمپانی لوازم آرایش پیدا نکنین!!!
بله آرایش دخترانه!عجیب نیست، میدونم...اما یه ذره خنده داره، قبول کنید.
تا دیروز-------> دختر= کسی که ارایش نمیکند..
و امروز --------> دختر= کسی که ارایش دخترانه میکند...
ایناهاش:
این قسمت از چشم جایی است که اکثر خانمها سایه چشم را میزنند. رنگ متوسط را روی رنگ پایه پخش کنید....
رنگ سوم را هم میتوانید بیفزایید. برای رنگ سوم از یک رنگ تیره استفاده کنید تا در نگاهتان عمق ایجاد کند. رنگ تیره را در امتداد خط مژه بالا و گوشه خارجی چشم و همچنین از وسط پلک پایین به سمت خارج چشم بکشید تا با سایه ای که به پلک بالا زده اید یک حالت مثلثی در گوشه چشم ایجاد کند. این سایه باعث میشود که چشم و خط ابروی شما برجسته تر نشان داده شود.
نکته:
روزها، وقتی که عجله دارید، رنگ پایه را زده و سپس ریمل بزنید، همین.
هنگام استفاه از مداد خط چشم، دهانتان را کمی باز نگهدارید تا عضلات چشمتان شل شوند. به این ترتیب کشیدن خط چشم راختتر شده و نیازی نیست که پوست پلکتان را بکشید.
حیف اصالت ما نبود؟
حیف حیای دخترای ایرونی نبود؟(بگو دختر که هیچی پسرامون هم بعلــه)
حیف اونهمه نجابت و سنگینی نبود؟
حیف خلقت بی نقص پروردگارمون نیست که دستکاری بشه؟
چهره خودمون رو فدای تبلیغات محصولات خارجی نکنیم
این عاجزانه ترین و آخرین نصیحتی بود که میشد کرد.
2.بالاخره امتحانای ما هم تموم شد...ولی پیشنهاد میکنم از سال بعد امتحانای دبستان و دانشگاه رو همزمان برگزار کنند!
شما بگید درس خوندن با این جماعت که تعطیلاتشونو پشت دراتاق من میگذرونن انصافه؟؟؟؟؟؟؟؟
3.وفات ایه الله لنکرانی رو (با تاخیر )تسلیت میگم.ولی یه سوالی داره ذهنمو میخوره...چرا انگلیس؟؟؟
4... هر کس از کربلا ...بین الحرمین ...حرم ارباب....عکس ناب داشته باشه و برام بفرسته.....خیلی ماهه ....ثواب داره ها
5.پیوند حامد و هاله عزیز رو هم تبریک میگم....همیشه به شادی انشا الله..
6.فکر کنم عنوان مطلب بعدیم این باشه:ما ، وبلاگ نویسان!
(سال گذشته از دیدن گنبد فرو ریخته ات تنم لرزید و امسال قلبم همراه گلدسته هایت فرو ریخت..یا بقیه الله العجل العجل.......)
ما هم مثل یه قطره ازون دریا با این موج همراه میشیم و لی فریاد خودمون رو سر میدیم نه هر فریادی که به گوشمون بخوره..
قطره دریاست، اگر با دریاست ورنه قطره ،قطره و دریا ، دریاست
گرچه که این موج هم مثل موجهای قبلی(قضیه روبنده،مبارزه با بد حجابی،چادر ملی،چادر رنگی! و خیلی معضلات کوچک و بزرگ دیگه) میاد و میره . طولی نمیکشه که فراموش میشه ؛هم خودش ،هم همه ی فریادها
ازدواج موفق (همون موقت)!!
اولین دلیل اینکه بهش میگم ازدواج موفق چیزی نیست جز یه اشتباه لپی ساده!!
ولی حالا بهتون ثابت میکنم که پر بیراه نگفتم؛
1.نمونه کامل یه ازدواج ساده و کم خرجه...دیگه از سفره عقد و لباس عروس و مهریه سنگین و شام مفصل و خونه و ماشین و آرایشگاه و ....هزار خرج دیگه خبری نیست .ازدواج ازین راحت تر و ساده تر میخواین؟
2.اون پسر و دختری که از ترس حرف مردم تن به ازدواج نمیدن هم مشکلشون حله..یه ازدواج کاملا مخفیانه است
3.مدت داره..یعنی هر موقع که از طرف خسته شدی به راحتی میزنی زیرش(البته این مورد جدیدا در ازدواج دائم هم حل شده اس،منتها اینجا دیگه معطلی دادگاه رو نداره..همین!)
4.هر جا و هر وقت بخواین در دسترسه!!این یکی رو نمیدونم چجوری شرح بدم
5.قابل توجه مخالفاش؛ اگه قبول دارید که سن ازدواج بالا رفته و سن روابط نا مشروع بین پسر دخترا خیلی پایین اومده!!پس دیگه چی میگین؟
6.مسلمه که با طرح جسورانه همچین موضوع داغی،سود جویی ها هم ازین راه زیاد میشه. سپیده جونی! (لینکش حذف شد)هم هست که بیاد خاطرات مزخرفشو همه جا جار بزنه .اینو به حساب ایرادات اصل موضوع نذارید که اونها هم راه حل های خودشو داره ..یکیشم همین فیلتره اعصاب خرد کنهههههههه..
7.یه دسته از مخالفان همون کسانی هستند که 10 سال پیش بی بند و باری رو رواج دادن ،اوضاع از این که هست بد تر نمیشه
با این طرح موافقم به چند شرط:
1.حرمت وحقوق انسانی زنان محفوظ بمونه
2.در صورت امکان یه سند یا قباله مثل سند ازدواج هم برای این امر در نظر بگیرن
3.احکام شرعی مسئله کاملا روشن بشه.
4.وضع قوانین سنگین برای متاهلینی که بدون اجازه منزل! اقدام به ازدواج موقت میکنند.
5.ایجاد مراکز خاص برای انجام!ازدواج موقت(به شرطی که ورود برای عموم آزاد باشه ، فقط جهت عبرت سایرین عرض میکنم!!
6.اگه یه مجوز هوشمند هم واسه ملت بسازن که عالی میشه...تا دختران مجرد و مردان متاهل خیلی ذوق زده نشن
7.آموزشها ی بهداشتی و اخلاقی و انسانی هم فراموش نشود... تا پس فردا مجبوربشیم برای کلی بچه ی بی پدر مادر و مرضهای جور و واجور و طلاق به علت خیانت راه حل پیدا کنیم..
9.آخریشم اینکه بی زحمت به شوهر من مجوز ندین قربون دستتون !!
..
پ.ن آگهی استخدام:به یک مترجم زبان کودکان نیازمندم
اینهام پی ام های دختر خالمه، هر کی ترجمه کنه جایزه داره:
دختر خاله:xj96kr89oj9h;f8i8lojlgyuunfrrwqaghn
دختر خاله:yjthyfhyyjtyh
دختر خاله:jjtjktgyhdtuuerghjgcgkugjl
و دوم هم به صبای نازنینم تبریک میگم بابت منتخب شدن ...ایول آبجی...
دوستان و اشنایانی که با تاج و گل و پیام در غم ما شریک بودند یا در مراسم قدم رنجه فرمودند رو شب هفت از خجالتشون در اومدیم ..میمونه تشکر از شما:
وبلاگ نویسان عزیز و دوستان خوبم؛ صبـــا،نافـــذ،محـــمد،یـــامین ،غلامعلی مجــاهد، محیــا، شــادی ، الهــام، زارعی ، نیــکا ...
یه تشکر ویژه میکنم...و
براخودشون و خونوادشون ارزوی سلامتی و شادی دارم ..
چند ماه پیش بود با استاد تاریخ بحثی داشتیم سر موضوع شهادت حضرت زهرا
ایشون معتقد بود حضرت به شهادت نرسیده اند و شروع کرد با دلایل ابلهانه خودش به دفاع از خلفای ظالم پرداختن..
(اگه مستحضر باشید این یک برنامه حساب شده اس اینکه لعن به دشمنان ائمه رو از دعاها و اذهان ما حذف کنند)
برای مدتی موفق شدند حدیث شریف کسا رو از مفاتیح حذف کنن و اکنون هم زمزمه ی بی سند بودن زیارت عاشوراست!!
میگویند ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) به زمان حیات رسول اکرم بر میگردد منتها داستان ما داستان یک روز است...تمام یک روز غمگین
"به او گفته شد : ای پدر حفصه فاطمه در این خانه است...جواب داد:اگرچه فاطمه هم باشد...!"2
سوره احزاب آیه 53:ای کسانی که ایمان اوردید داخل خانه پیامبر نشوید مگر اینکه به شما اذن داده شود
ابن عباس میگوید:رسول خدا روزی نشسته بودند که حسن وارد شد هنگامی که پیامبر او را دید گریست...سپس فاطمه وارد شد پیامبر با دیدن او نیز گریست آن گاه فرمود:دخترم فاطمه نزد من آِی..سپس فرمود دخترم فاطمه سرور زنان جهان هستی،از آغاز تا فرجام
گویا او را میبینم که ذلت و خواری به خانه اش راه یافته!!حرمتش شکسته شده!!حقش غصب شده!!از ارثش منع شده،پهلویش شکسته،جنین او سقط میگردد.....و او نخستین کسی است از اهل بیتم که نزد من می آ ید6...
...
ای کاش فقط یک داستان بود.
2.اعلام النسا ،ج 4 ،ص 114
3. تاریخ طبری،ج 3،ص 430
4.الملل و النحل ج 1، ص 57
5.الامامه و الخلافه مقاتل ابن عطیه ،ص 160
6.فرائد المسطین،ج 2 ص 34-36
دقت کنید که روایات از منابع اهل سنت انتخاب شده اند!!