پشت خطــے
همیشه از آدمهایی که میترسن سرشون رو از روی قرآن و مفاتیح بلند کنن بدم میومده!!آدمهایی که نمیخوان طعم زندگی رو بچشن،آدمهایی که حلال خدا رو هم بر خودشون حروم کردن،آدمهایی که جرات نمیکنی واسشون یه اس ام اس بخونی مبادا لبهاشونو گاز بگیرن و ..آدمهایی که دوستاشون رو فقط توی هیئت و حسینیه پیدا میکنن، آدمهایی که به مردم توی خیابون به چشم بی دین نگاه میکنن!آدمهایی که لذت بلند خندیدن رو از دست میدن،لذت حرف زدن رو، مبادا مفسده باشه!!لذت عشق رو...لذت آواز خوندنُ..لذت جیغ کشیدن رو(قبول دارم آخریه سادیسمه ولی لذت داره خب) الهی،ما هنوز حرفهای این جهانی را نفهمیده ایم تا توقّع آن جهانی داشته باشیم پ ن: گاهمان بی گاه شد!!یه وقتهای هم اینجوری میشه،شما بخشید. پ ن :اصلن از لَجَم نوشتم،پست قبلی کامنت خورش خوب نبود.
به نظر من آدمها به چند دسته ی مساوی! تقسیم میشن:اونهایی که هم لذت این دنیا رو میبرن هم کیف اون دنیا رو،اونهایی که نه لذت این دنیا رو میبرن نه اون دنیا رو ،اونهایی که فقط همینجاس که حال میکنن !و اونهایی که سختی های اینجا رو میخرن به قیمت خوشی و سعادت آخرت..
حالا آدمهای قصه ی من دسته ی دومن به اضافه ی اینکه دنیا رو به دهن اطرافیانشون هم زهر میکنن.
(با این الهی دیگه حجت تموم شد)گفته بودم رو ابرها راه میرم...حالا شما کجایین؟